کد خبر : 112461
تاریخ انتشار : یکشنبه 21 نوامبر 2021 - 23:42
-

«آلمانجیر»

«آلمانجیر»

خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) – افسانه‌های مردم ایران مردی بود به نام آلمانجیر. او هر شب یک زن می‌گرفت و همان شب هم دماغ و گوش او را می‌برید و کناری می‌انداخت. تا آن روز چهل زن گرفته بود. روزی دختر وزیر فهمید که زن‌های آلمانجیر می‌خواهند به حمام بروند. او هم رفت به حمام

«آلمانجیر»

خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) – افسانه‌های مردم ایران

مردی بود به نام آلمانجیر. او هر شب یک زن می‌گرفت و همان شب هم دماغ و گوش او را می‌برید و کناری می‌انداخت. تا آن روز چهل زن گرفته بود. روزی دختر وزیر فهمید که زن‌های آلمانجیر می‌خواهند به حمام بروند. او هم رفت به حمام و دید چهل زن بی‌گوش و دماغ آن‌جا هستند. دختر وزیر به آن‌ها گفت: «شما به آلمانجیر بگویید بیاید مرا به زنی بگیرد تا به او نشان دهم گوش بریدن یعنی‌چه!»

فردا شب، زن‌ها به آلمانجیر گفتند:« برو دختر وزیر را بگیر که خیلی زیبا است.» آلمانجیر به خواستگاری دختر وزیر رفت و او را عقد کرد. شب دختر را بردند به خانه آلمانجیر. موقع خواب دختر به آلمانجبر گفت:«قصه‌ای برای تو می‌گویم، اگر خوابمان برد و قصه تمام نشده بود، بقیه‌اش را فردا شب می‌گویم».

دختر چند شب قصه را کش داد. زن‌های دیگر هر روز که از خواب بیدار می‌شدند و می‌دیدند گوش و دماغ دختر بریده نشده تعجب می‌کردند.

شبی دختر وزیر شنید زن همسایه‌شان در حال زایمان است. به خانه آن‌ها رفت و گفت: «بچه که به دنیا آمد همان‌طور نشسته او را به مدت دو ساعت به من بدهید. به اندازه وزن بچه هم به شما طلا می‌دهم». بچه که به دنیا آمد، دختر آن را گرفت و آمد به خانه. آلمانجیر خواب بود. دختر وزیر آهسته  شلوار آلمانجیر را پایین کشید و بچه را گذاشت میان دوپای آلمانجیر. کمی که گذشت آلمانجیر از خواب بیدار شد و بچه را میان پاهایش دید که داشت گریه می‌کرد و دست و پا می‌زد. آلمانجیر با دست‌پاچگی دختر را بیدار کرد. دختر گفت:« بچه را به من بده تا پنهانش کنم. خودت هم صدایش را در نیار. آخر کی تا به حال دیده که مرد هم بزاید؟!» دختر وزیر بچه را برد و داد به مادرش. آلمانجیر از غصه خوابش نبرد. دختر وقت اذان صبح به او گفت:«تو بلند شو برو، تا ببینم چه جوابی می‌توانم به زن‌ها بدهم. آخر نمی‌گویند مگر  مرد هم می‌زاید؟؟!»

آلمانجیر سه ماه از این شهر به آن شهر  می‌رفت و آواره بود. بعد از سه ماه به ده برگشت. نزدیکی‌های ده پیغام داد آماده باشید دارم می‌آیم. دختر وزیر بچه‌ها را که از مکتب خانه تعطیل شده بودند، جمع کرد و یک دنبک به دست آن‌ها داد و گفت:«وقتی آلمانجیر داخل خانه شد، شما دنبک زنان وارد حیاط شوید و بخوانید: آلمانجیر پسر زاییده، قدمش مبارک باشد!» آلمانجیر آمد و وقتی این شعر را شنید به دختر گفت:«یک چادر به من بده سر کنم و از راه بیابان فرار کنم. من فکر می‌کردم این حرف‌ها فراموش شده است». آلمانجیر فرار کرد و تا سه‌چهار ماه آن‌طرف‌ها آفتابی نشد.

بعد از سه‌چهار ماه رفت به طرف آبادی خودشان. این بار هم دختر، بچه‌ها را جمع کرد و به آن‌ها یاد داد به آلمانجیر بگویند: «قدم پسرت مبارک! هنوز بچه‌ات بزرگ نشده؟!» آلمانجیر از همان کوچه دو پا داشت و دو پای دیگر هم قرض کرد و پا به فرار گذاشت.

علی‌اشرف درویشیان و رضا خندان مهابادی در توضیح این افسانه که در کتاب «فرهنگ افسانه‌های مردم ایران»، نشر ماهریس درج شده، نوشته‌اند: این قصه مشابه خط اصلی قصه «هزار و یک‌شب» است که قهرمان اصلی آن با استفاده از سحر کلام و جادوی قصه مرد را در انتظار نگه می‌دارد و سرانجام بر او پیروز می‌شود. در این قصه قهرمان علاوه بر سحر کلام از اقدامات دیگری نیز استفاده می‌کند.

انتهای پیام

منبع:ایسنا

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

اخبار سلامت

دیزل ژنراتور

صیغه نامه برای هتل

قیمت فنس

پریفرم

سایت مدیر اکسپرت

خرید انواع هدایای تبلیغاتی خلاقانه

خرید دتکتور گاز از نماینده رسمی ایران

مبانی حقوق مهندسی

خرید صندل عمده

نحوه محاسبه اقساط

قیمت خرید تلویزیون زیر 5میلیون

قیمت فنس

صندلی آرایشگاه

زير نويس ساز

لمینت متحرک دندان

جعبه سازی

اهمیت استفاده از رپورتاژ

بهترین صرافی های ارزدیجیتال

New punjabi songs

سامانه خودنویس

آزمایشات طب کار بدو استخدام

گن بعد از جراحی ژینکوماستی

آموزش خرید بیت کوین

مرجع خرید و فروش هماتیت

سازمان امور مالیاتی

بهترین فیلم های 2023

تقویت انتن موبایل

مانیتور دنا

شیشه ماشین

عرضه کننده سیم خاردار،فنس،ورق های شیروانی با قیمت عمده

خرید اکانت کلش

تشک دو نفره

دکتر علی پرند

https://nipoto.com/ethereum

شرکت کیمیا همرنگ

خرید تابلو برق

اسرارالشفاء

خرید رپورتاژ آگهی

مایکروسافت

  شیائومی 

 سامسونگ 

 گوشی 

 مارک  

اینتل 

 گواهینامه

  قرمز  گورمن

  تبلت  آیفون 

 طراحی

  لایکا  تایوان 

 یوتیوب  

دوربین

  اندروید  

تاشو  

چین

  گلکسی

  پیکسل 

 ساعت 

 ای‌بی 

 هوشمند 

 سطح  

جدید  

شرکت 

 معرفی  

تجاری

  طرح