کد خبر : 10784
تاریخ انتشار : سه‌شنبه 28 سپتامبر 2021 - 2:37
-

بهار در شعر احمدرضا احمدی

بهار در شعر احمدرضا احمدی

احمدرضا احمدی شعری را که در آن از هراس رفتن بهار در بی‌خبری می‌گوید، می‌خواند.  همزمان با فرارسیدن دومین روز از بهار سال ۱۴۰۰ صفحه احمدرضا احمدی شعرخوانی این شاعر را از شعری بهاری اشتراک گذاشته که چنین است: «همیشه هراسم آن بود که صبح از خواب بیدار شوم با هراس به من بگویند فقط

بهار در شعر احمدرضا احمدی + فیلم

احمدرضا احمدی شعری را که در آن از هراس رفتن بهار در بی‌خبری می‌گوید، می‌خواند.

 همزمان با فرارسیدن دومین روز از بهار سال ۱۴۰۰ صفحه احمدرضا احمدی شعرخوانی این شاعر را از شعری بهاری اشتراک گذاشته که چنین است:
«همیشه هراسم آن بود
که صبح از خواب بیدار شوم
با هراس به من بگویند
فقط تو خواب بودی
بهار آمد و رفت
از خواب بیدار می‌شوم می‌پرسم بهار کجا رفت؟
کسی جواب مرا نمی‌دهد
سکوت می‌کنند!
در پشت اتاقم باران می‌بارد
می‌پرسم شاید این بارانِ بهار است
کسی جواب مرا نمی‌دهد
سکوت می‌کنند!
پنجره را که باز می‌کنم
باران تمام می‌شود
در آینه چهره‌ام را نگاه می‌کنم
آرام آرام چهره‌ام پیر می‌شود
از پنجره زمین را نگاه می‌کنم
خیس است و ساکت
بر تن لباس می‌کنم، به کوچه می‌آیم
از نخستین عابر که در باران بدون چتر می‌دود
می‌پرسم
شما عبورِ بهار را در این کوچه ندیدید؟
عجله دارد، فقط می‌گوید نه!
از همسایه‌ها دلگیر هستم
می‌گویم آیا این ستمگری نیست
که هنگام عبور بهار از پشت پنجره‌ام مرا خبر نکردید؟
سکوت می‌کنند
سکوت همسایه‌ها برای من دشنام است.
کودکی در باران دستِ مرا می‌گیرد
به میدانی می‌برد که انبوه از فواره‌های رنگین است
من و کودک به آب‌های رنگین فواره‌ها خیره می‌شویم
اما از بهار خبری نیست!
با من می‌رود، به محله‌های قدیمی می‌روم
در جست‌وجوی چاپخانه‌ای هستم که در جوانی من حروف سربی داشت
می‌خواستم با حروف سربی نام بهار را روی دیوار روبه‌روی خانه‌ام بنویسم
بر در فرسوده‌ چاپخانه یک قفل بزرگ زنگار گرفته است
به خانه می‌آیم
در فرهنگ لغت به دنبال کلمه‌ بهار هستم
در غیبت بهار همه‌ کلمات فرهنگ بی‌معنی و پوچ است
در غیبت بهار رنج، هراس، بیم، تردید، حـِرمان، وحشت را از یاد نبرده‌ام
به دنبال تسلی هستم
چه کسی باید در غیبت بهار مرا تسلی دهد
می‌خواهم بخوابم
پرنده‌ای به پنجره‌ من نوک می‌زند
از پنجره با هرمان جهان را نگاه می‌کنم
جهان ناگهان غرق در شکوفه‌ها، گل‌های شقایق و بنفشه است
پنجره را باز می‌گذارم
باران می‌بارد
در باران می‌گویم
بهار را یافتم
بهار آمد»

منبع:ایسنا

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

آراد برندینگ

نظر سنجی انتخابات 1403

زنگوله

اخبار سلامت

دیزل ژنراتور

صیغه نامه برای هتل

پریفرم

سایت مدیر اکسپرت

خرید انواع هدایای تبلیغاتی خلاقانه

خرید دتکتور گاز از نماینده رسمی ایران

خرید صندل عمده

نحوه محاسبه اقساط

قیمت خرید تلویزیون زیر 5میلیون

صندلی آرایشگاه

زير نويس ساز

لمینت متحرک دندان

اهمیت استفاده از رپورتاژ

بهترین صرافی های ارزدیجیتال

New punjabi songs

سامانه خودنویس

آزمایشات طب کار بدو استخدام

مرجع خرید و فروش هماتیت

سازمان امور مالیاتی

مانیتور دنا

شیشه ماشین

تشک دو نفره

دکتر علی پرند

https://nipoto.com/ethereum

خرید تابلو برق

خرید رپورتاژ آگهی

مایکروسافت

  شیائومی 

 سامسونگ 

 گوشی 

 مارک  

اینتل 

 گواهینامه

  قرمز  گورمن

  تبلت  آیفون 

 طراحی

  لایکا  تایوان 

 یوتیوب  

دوربین

  اندروید  

تاشو  

چین

  گلکسی

  پیکسل 

 ساعت 

 ای‌بی 

 هوشمند 

 سطح  

جدید  

شرکت 

 معرفی  

تجاری

  طرح