کد خبر : 4422
تاریخ انتشار : یکشنبه 8 آگوست 2021 - 20:32
-

یا رضا گفتمُ وا شد به نگاهت گره‌ها…

یا رضا گفتمُ وا شد به نگاهت گره‌ها…

 «یا رضا گفتمُ وا شد به نگاهت گره‌ها/ چه خبرها که رسید از دل این پنجره‌ها/ یا رضا گفته و بینا شده چشمان کسی/ یا رضا گفته اسیری که به دادش برسی»؛ این دو بیت شعر خلاصه تمام آن‌چیزی است که ما به آن اعتقاد داریم. ای آقا! هرکس که سراغت آمده دست خالی به خانه‌اش

یا رضا گفتمُ وا شد به نگاهت گره‌ها...

 «یا رضا گفتمُ وا شد به نگاهت گره‌ها/ چه خبرها که رسید از دل این پنجره‌ها/ یا رضا گفته و بینا شده چشمان کسی/ یا رضا گفته اسیری که به دادش برسی»؛ این دو بیت شعر خلاصه تمام آن‌چیزی است که ما به آن اعتقاد داریم.

ای آقا! هرکس که سراغت آمده دست خالی به خانه‌اش بازنگشته و لطفت شامل حالش شده، همچون آن آهویی که از ترس شکارچی سراغت آمد و پناهش دادی. ما نیز دل‌هایمان را به تو سپرده‌ایم و مطمئن هستیم که مراقبش هستی، اسرارش را پیش خود نگه‌ می‌داری و بر روی زخم‌های آن مرحم می‌گذاری. مخصوصاً ما مشهدی‌ها که در زیر سایه‌ات زندگی خود را سپری می‌کنیم و از حال و روزمان باخبری، سایه بزرگواری و کَرَمت همیشه بر سر ما بوده و به ما و شهرمان اعتبار و هویت بخشیده است. به رویمان نمی‌آوری، اما خودمان خوب می‌دانیم که شهر ما بدون حضورت، شهری غیرقابل تصور می‌شد؛ شهری بدون زائر، بدون رونق و بدون معنویت که در تاریکی مطلق به سر می‌برد. پس چه زیبا بیان می‌کند آن شاعر مشهدی که در شعر محاوره‌اش می‌گوید «تو میزبانی و این شهر مهمونه؛ مشهد بدون تو چارتا خیابونه».

می‌دانیم که از ما گله‌مندی، بابت تمام بی‌معرفتی‌ها، کم‌لطفی‌ها و کارهایی که باید برایت انجام می‌دادیم و از زیر بارش شانه خالی کردیم، اما همیشه هوایمان را داشتی و حواست به ما بوده، حتی آن زمان که خود نمی‌دانستیم، اما دستت بر روی شانه‌مان قرار داشت و برای ادامه راه زندگی به ما امید می‌بخشید. ما دقیقاً مانند آن کودک نوپایی هستیم که باید دست‌هایمان را بگیری و به راه درست هدایتمان کنی تا زمین نخوریم، آسیب نبینیم و از موانع سر راهمان نترسیم، همان‌قدر ضعیف و ناتوان و همان‌قدر محتاج به یاری‌ات.

اکنون  که دو سال است که با بیماری منحوس کرونا مواجه شده‌ایم و به همین دلیل مردم ایران شاید نتوانستند آن‌طور که باید، تو را زیارت کنند و کم سعادت بودند. نمی‌دانم… شاید شکرگزار خوبی نبودیم که به این روزگار دچار شدیم، اما مطمئن هستم که این روزها هم می‌گذرد و دوباره می‌توانیم مانند گذشته، در کنار تمام مردم ایران در صحن‌هایت حضور پیدا کنیم و محو صدای خوش نقاره و کبوتران حرمت شویم. دوباره می‌توانیم که ساعت‌ها را در گوشه‌ دنج شبستان‌های مسجد گوهرشاد بنشینیم و کودکانمان با خیال آسوده در صحن حرمت مشغول بازی شوند.

با این حال با تمام این تفاسیر، در روز میلاد با سعادتت، از مشهدالرضا نائب‌الزیاره تمام مردمانی از شهرهای بزرگ و روستاهای دورافتاده هستیم که دل‌ها و نگاه‌هایشان به این‌جاست و آرزو می‌کنند که کاش می‌توانستند امروز در کنار مضجع شریفت حاضر شوند، چند لحظه بر روی کاشی‌های حرمت راه بروند و با تو راز و نیاز کنند.

یادداشت از: محمدرضا صبوریان، خبرنگار ایسنا

منبع:ايسنا

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

آراد برندینگ

نظر سنجی انتخابات 1403

زنگوله

اخبار سلامت

دیزل ژنراتور

صیغه نامه برای هتل

پریفرم

سایت مدیر اکسپرت

خرید انواع هدایای تبلیغاتی خلاقانه

خرید دتکتور گاز از نماینده رسمی ایران

خرید صندل عمده

نحوه محاسبه اقساط

قیمت خرید تلویزیون زیر 5میلیون

صندلی آرایشگاه

زير نويس ساز

لمینت متحرک دندان

اهمیت استفاده از رپورتاژ

بهترین صرافی های ارزدیجیتال

New punjabi songs

سامانه خودنویس

آزمایشات طب کار بدو استخدام

مرجع خرید و فروش هماتیت

سازمان امور مالیاتی

مانیتور دنا

شیشه ماشین

تشک دو نفره

دکتر علی پرند

https://nipoto.com/ethereum

خرید تابلو برق

خرید رپورتاژ آگهی

مایکروسافت

  شیائومی 

 سامسونگ 

 گوشی 

 مارک  

اینتل 

 گواهینامه

  قرمز  گورمن

  تبلت  آیفون 

 طراحی

  لایکا  تایوان 

 یوتیوب  

دوربین

  اندروید  

تاشو  

چین

  گلکسی

  پیکسل 

 ساعت 

 ای‌بی 

 هوشمند 

 سطح  

جدید  

شرکت 

 معرفی  

تجاری

  طرح