دانلود زیرنویس فیلم Mon Oncle Antoine 1971 یک فیلم درام فرانسوی زبان هیئت ملی فیلم کانادا محصول ۱۹۷۱ است. کارگردان کانادایی کلود جوترا با همکاری کلمان پرون فیلمنامه را نوشت و یکی از تحسین‌شده‌ترین آثار تاریخ سینمای کانادا را کارگردانی کرد.

براي دانلود به لينک زير مراجعه کنيد

https://blue-subtitle.com/mon-oncle-antoine-1971/

زیرنویس فیلم Mon Oncle Antoine 1971 این فیلم به بررسی زندگی در منطقه آزبست دوران موریس دوپلسیس در روستایی کبک قبل از اعتصاب آزبست در سال 1949 می پردازد. داستان در زمان کریسمس از دیدگاه یک پسر 15 ساله (بنوآ با بازی ژاک) روایت می شود. Gagnon) که در یک شهر معدنی به بلوغ می رسد. اعتصاب آزبست توسط مورخان کبک به عنوان یک رویداد مهم در سال های قبل از انقلاب آرام (حدود 1959-1970) در نظر گرفته می شود.

فیلم جوترا بررسی شرایط اجتماعی در جامعه قدیمی، کشاورزی، محافظه کار و تحت سلطه روحانیون کبک در آستانه تغییرات اجتماعی و سیاسی است که یک دهه بعد استان را متحول کرد.

زیرنویس Mon Oncle Antoine 1971 بنویت پسر نوجوانی است که در روستایی کبک زندگی می کند. او در فروشگاه عمومی شهر متعلق به عمه‌اش سیسیل و عمویش آنتوان، که او نیز متصدی امور شهر است، کار می‌کند. در 24 دسامبر، او کار خود را شروع می کند، ویترین فروشگاه را برای شادی شهر برپا می کند و با کارمن، دختر جوانی که عمو و عمه اش او را استخدام می کنند، معاشقه می کند و به عنوان یک فرزند خوانده رفتار می کند.

مارسل، پسر بزرگ مادام ژوس پولن، در آن روز می میرد، و او با فروشگاه تماس می گیرد و می پرسد که آیا آنتوان می تواند برای مراقبت از بدن بیاید یا خیر. برای اولین بار، بنویت اجازه دارد با او برود. بعد از اینکه جسد را داخل تابوت می‌کنند، آماده می‌شوند تا آن را به خانه ببرند. با این حال، در راه خانه، Benoît اسب را تشویق می‌کند تا هر چه سریع‌تر بدود و باعث می‌شود تابوت از سورتمه بیفتد. او سعی می‌کند از آنتوان کمک کند تا تابوت را روی سورتمه بازگرداند. با این حال، آنتوان که به طور پیوسته در طول روز مشروب می‌نوشید، قادر به بلند کردن تابوت نیست. او به بنوا اعتراف می کند که از برخورد با اجساد بیزار است و در زندگی اش بدبخت است و آرزو می کند که آرزوی داشتن هتلی در ایالات متحده را همانطور که می خواست می کرد. او اعتراف می کند که اگرچه با بنوا و کارمن مانند خودش رفتار می کند، اما از اینکه همسرش نتوانسته به او بچه بدهد پشیمان است.

بنوآ که از دست آنتوان عصبانی است، موفق می شود او را به سورتمه بازگرداند و به خانه برمی گردد. او از پله‌ها بالا می‌رود تا از عمه‌اش کمک بگیرد و متوجه می‌شود که او فرناند، مددکار، را با لباس شب در آغوش گرفته است. فرناند که متوجه شد چه اتفاقی افتاده است، بنوا را در سورتمه بیرون می آورد تا به دنبال جسد بگردد. بنوا که از دیدن عمه و فرناند در کنار هم آسیب دیده، کمکی به یادآوری محل سقوط تابوت از سورتمه نمی کند. در نهایت آنها به خانواده پولن باز می گردند، جایی که کل خانواده پولن، از جمله جوس، پدری را که دور از کار بود، در اطراف تابوت در سوگواری از دست دادن مارسل پیدا می کنند.